۱۳۸۸ تیر ۲۱, یکشنبه

غزل نويد وصل اثر استاد شهاب تشكري


شهاب تشکری آرانی


نوید وصل


اگــر بـا درد عشقـت سر نـمی کردم چـه می کردم تغــزل با خـیالت گـر نمـیــکــردم چــه مـی کــردم


نــویـــد وصـل دادی ، در تــب امـیــد مـی ســــوزم دروغـت را اگـر بـاور نـمـی کـردم چه می کـردم


بـه هـجران جان تسلی یـافت از خاک سـر کـویــت اگـر ایـن خـاک را بر سر نمی کردم چه می کردم


صـدایت را شنیدم مـسـت گـشـتم زان دم ای ساقــی اگـر تـرک مـی و سـاغـر نـمی کردم چه می کردم


نـکردی اعـتنا بر اشک من زین غـصه می سـوزم اگر از اشـک دامـن تــر نـمـی کـردم چه می کردم


فــراق تـــو شــب خـامـــوش بـی مـهـتـاب را مانــد اگر شعـر شهـاب از بـر نـمی کـردم چـه می کردم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر